نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (475)
ســوره 2 : بقـــره ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )
( قسمت هشتـــاد و ششــم )
هجرت ظاهر و هجرت باطن
( جزء دوم صفحه 34 )
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ
218 ـ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ
أُوْلَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
تفسیر لفظـــی :
کسانی که ایمان آوردند و کسانی که مهاجرت کردند و در راه خدا مجاهدت نمودند ،
آن ها بخشایش خداوند را امید دارند ، و خداوند آمرزگار و مهربان است .
تفسیر ادبی و عرفانی :
خداوند بعد از شرح ایمـــــــــان ،
اشاره به هجـــــــــرت کرد ،
و آن دو قســم است :
هجرت ظاهر و هجرت باطن ،
هجرت ظاهر یک بار این است که از دیار خود هجرت کند ،
و به طلب علم رود ، دیگر این که به طلب معلوم رود !
چنان که حضرت رسول (ص) فرمود :
مردم یا دانشجو هستند یا دانشمند ،
جز این دو به بهـــــــائم مانند !
و این دو بر یک روش نیستند !
که طالب علم در روش خود است ،
و طالب معلوم در کشش حق !
آن کس که در روش خود و برای خود بود ،
گرفتار رنج گرسنگی و درماندگی بماند !
و آن که در کشش حق بود و برای حق بود ،
چنان مؤید به تأیید عصمت و کشش حق شد ،
که پیوسته در انتظار استماع سخن حق باشد !
بی آن که از درماندگی و گرسنگی خبـــری داشته باشد !
این است معنی هجرت ظاهر ،
رفتار بتــانِ خوب ، بر خاک حرام
من دیده زمین کنم تو بر دیده خرام
اما هجرت باطن آن است که :
از نفس به دل رود !
و از دل به سر رود !
و از سر به جان رود !
و از جان به حق رود !
که نفس ، منــــــزل سلام است ،
و دل منــــــزل ایمان ،
و سر منــــــزل معرفت ،
و جان منــــــزل توحید ،
در روش سالکان ،
از اسلام به ایمان هجرت باید،
و از ایمان به معرفت ،
و از معرفت به توحید ،
نه آن توحید عالِم که به شواهد درست شود !
و بنـــــای اســـلام و ایمـــــان بر آن است !
بلکه این توحید از آب و خاک پاک است ،
و از آدم و حوّا ، صـــــــاف ،
علایق از آن منقطع ،
و اسباب از آن جدا ،
و رســـــــوم ، باطل ،
و حدود متلاشی ،
و اشارات متناهی ،
و عبادات منتفی ،
و تاریخ مستحیل است !
الهـــــی ؛
چه خوش روزگاری است روزگار دوستان تـــو با تــــو !
چه خوش بازاری است بازار عارفان در کار تــــو !
چه آتشین است نفس های ایشان در یاد تــــو !
چه خوش دردی است درد مشتــاقـــان در سوز و اشتیاق و مهر تــــو !
چه زیباست گفتگوی ایشان در نام و نشان تــــو !
کـریمـــــا ؛
گرفتار آن دردم که تــــو دوای آنی !
در آرزوی آن سوزم که تــــو سرانجام آنی !
بنده ی آن ثنـــــا ام که تــــو سزای آنی !
من در تــــو چه دانم ؟ تــــو دانی !
تــــو آنی که خود گفتی ! و چنان که گفتی آنی !
در هجر تـو کار ، بی نظام است مرا
شیرین همه تلخ و پخته خام است مرا
در عالَـم اگر هــزار کام است مرا
بی نام تـو سر به سر حرام است مرا
مـــولای من ؛ تسلیــت
شهادت اولین ایمان آورنده به رسول الله (ص)
مظلوم ترین رهبـــر عالَــــــــم
امیرالمؤمنین ،حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام را
به شما و همه دوستان و محبان و پیروان آن حضرت
و به ساحت قــــدس امـــــــام و مولایمــــــان
حجة ابن الحسن المهدی علیه آلاف التحیة والثناء
و عجل الله تعالی فرجه الشریف
تسلیت عرض می نمائیم
موضوع :